مسائل شیمی رو چجوری باید حل کنیم؟

سلام رفیق؛ بریم سر اصل مطلب!
این سوال خیلی سوال خوبیه، پس با دقت جوابشو گوش کن، اینایی که بهت میگم تجربیات رتبههای برتر کنکوره:
باید انقدر از هر مبحث سوال حل بکنی که از گیجی در بیای!
خاصیت ذهن ما انسانها اینه که وقتی یه مبحث رو تازه یاد میگیریم، ذهنمون “آشفتهست”؛ چون ذهن از حالت قبلی خودش خارج شده و اطلاعات تازه بهش وارد شده و اون اطلاعات هنوز خیلی توی ذهن ما مستحکم نشده، توی این حالت اگر اون اطلاعات رو با تمرین و تکرار مداوم توی ذهن مستحکم نکنیم از بین میره و انگار نه انگار که وجود داشته! به خاطر همین بعد از این که یه مبحث رو یاد میگیریم باید بپردازیم به تمرین و حل تست و… تا اون اطلاعات تثبیت بشه و اینجاست که خیلی اوقات در مورد خیلی از مباحث، وقتی شروع به حل تست میکنیم، حس میکنیم “گیج” هستیم و اگه سوالو یه مقدار بپیچونن کاملاً خلع سلاح میشیم! این حالت طبیعیه و خاصیت ذهن ماست و چارهش اینه که شروع کنیم به تمرین و تمرین و تمرین! تا تدریجاً ذهنمون با اون اطلاعت خو بگیره و اون معلومات توی ذهنمون تثبیت بشه. اینجا لازمه که شروع کنیم به حل تستهای نسبتاً آسون و تدریجاً سوالات رو سختتر کنیم، خیلی طولی نمیکشه که میبینیم دیگه اون حس گیجی که اولش داشتیم از بین رفته و نه تنها دیگه گیج نمیزنیم، بلکه تدریجاً حس میکنیم بر سوالات سوار هستیم و کاملاً بر مسئله تسلط داریم و اصطلاحاً انگار که از بالا داریم به مسئله نگاه میکنیم و کاملاً بهش احاطه داریم و توی مشتمونه! البته حواست باشه که استاد خوب، تدریس منظم و دستهبندی مطالب هم خیلی میتونه توی مبارزه با گیجی ناشی از یادگیری مطالب کمککننده باشه، به خاطر همین توی مکتبشیمی ما روی پله پله چیده شدن مطالب و دستهبندی کردن مطالب شدیداً اصرار داریم!
از یک راه حل مشخص و ثابت برای تمام مسائل استفاده کن!
استفاده از راه حلهای مختلف برای یک مبحث خیلی ذهن رو آشفته میکنه و باعث میشه سر بعضی از سوالاتی که یه مقدار پیچیده هستن، ذهنت قفل کنه و ندونی از کدوم راه باید استفاده بکنی! به خاطر همین مکتبشیمی به شدت با “روابط و راهحلهای تبصره دار” مخالفه! روابط و راه حلهای تبصره دار چیه؟ یعنی راه حلها و روابط و فرمولهایی که فقط بعضی جاها قابلیت استفاده دارن!
مکتبشیمی همیشه سعی میکنه برای تمام مسائل از یک مبحث، راه حلی جامع و البته سریع بهت ارائه بده که “همیشه” قابل استفاده باشه، نه بعضی جاها! برای مثال:
● توی استوکیومتری و سینتیک، کسرهای پیشساخته رو بهت ارائه کردیم که در تمام مسائل قابلیت استفاده داره!
● توی مسائل تعادل، فرمول Kمولی رو بهت ارائه دادیم که توی تمام مسائل قابلیت استفاده داره!
● توی الکتروشیمی، خلاصهنویسی نیمواکنشها رو بهت یاد دادیم که برای هر نیمواکنشی قابل استفادهست!
● و…
پس تو هم سعی کن که برای یک مبحث، از یک راه حل مشخص استفاده کنی و با یادگیری روابط و فرمولهای مختلف، ذهنت رو آشفته نکنی.
تا مسئله رو درک نکردی و نفهمیدی که سوال چی گفته و اصطلاحاً سناریوی سوال رو متوجه نشدی، دست به قلم نشو و شروع به حل نکن!
این اشتباه خیلی خیلی بین دانشآموزا شایعه! خیلی از دانشآموزا بدون این که بفهمن توی مسئله چه اتفاقی افتاده، داستان یا سناریوی مسئله چی بوده، چی داریم، چی نداریم، چی میخوایم و… شروع میکنن به حل مسئله! برادر من، خواهر من چند ثانیه صبر کن! اول سوالو درست بخون، بعد سعی کن سوال رو درک کنی و سناریوش رو متوجه بشی، بعد دست به قلم شو! رک بگم؟ اگه بخوای اینطوری مسئله حل کنی، هرگز از پس سوالات سخت نمیتونی بربیای؛ چون مهمترین موضوع در سوالات سخت و پیچیده، درک مفهوم و سناریوی سواله.
از صورت مسئله نترس! فقط هر چی بهت گفته شده رو ترجمه کن و از مجهولگذاری نترس!
یکی از مشکلات دانشآموزا اینه که خیلی وقتها از صورت مسائل میترسن، در صورتی که سوال واقعاً باطن متوسط و حتی بعضاً سادهای داره. برای مقابله با این موضوع فقط یک راه حل وجود داره و اون هم اینه که باید عین یک مترجم، زبان صورت مسئله رو به زبان ریاضی و معادله تبدیل کنی! با این کار:
خیلی اوقات میبینی که صورت مسئله اونقدر که به نظر میرسید پیچیده نیست!
خیلی اوقات راه حل مسئله خیلی راحتتر به ذهنت میرسه اصطلاحاً جرقهش توی ذهنت میخوره!
پس برادران و خواهران بزرگوار! لطفاً از ترجمهی سوال به زبان ریاضی و مجهولگذاری نترسید!🤨
دیدگاهتان را بنویسید